jerboa

Sunday, March 19, 2006

اینجانب آقای موش با دست هایی که در هم مشت شده اند در پشت کمرم و
بالا تنه ام که پیشی می گیرد دائما
مدام قدم می زنم
با این عینک دایره ای.
در خانه سفید و قهوه ای.
و حیوانات جنگل با من راه حل دادستد می کنند .
خدا یا پیپ من کجاس؟
کسی نمی داند
کسی لرزش سبیل هایم را نمی فهمد .


زمان می گذرد و
پرنده ها
به خانه شان باز نگشته اند ،
پرنده
به خانه اش بر نگشته .