Happy new year

Tuesday, December 30, 2008

اولا کشته شدن آدما کار بدی نیس بلکه یه اتفاق وحشتناکه
دوما اسراییلی ها آدمای بدی نیستن بلکه موجودات کیری و تخمسگ , ولدالّواطی هستن

ولی ولی

آی من حال می کنم اینا می کنن تو حماس
آی من لذت می برم
...

البته اگه خواستین لیچار نثار من بکنین لطفا از همون ادبیات ملوس خودتون بهره بجویید.

ay yay ay yay ay

Sunday, December 28, 2008

آهای بابا 80 میلیارد بدهکار
توی زندون پشت دیوار مونده تنها-بی سیگار
حالا اون مامان شب جمعه کیر ندار
اگه گفتی چی کار به کار منو تو دار؟

باز هم تکرار می شود با نغییرات جزیی

Tuesday, December 23, 2008

و این منم مردی عادی
در استانه فصل پالتو و بخاری...

Northern dreams

Monday, December 22, 2008

زمستان رسیدس.
هنوز لباس نخریده ام .
جای خیلی ها در کنارم خالیس .
موسیقی آرامی دارد این روزها
کار هایم کم کم در حال سر و سامان گرفتند.

صبح یک جور تنهایی سردی دارم
که با یک فنجان بزرگ چای حس خوبی در من ایجاد می کند.
رویا های قدیمی را قدم نمی زنم .
سفر های خوبی پیش رو دارم .
احساس می کنم یه آشنایی خیلی خوب و ساده و در عین حال
غافل گیر کننده در پیش رو دارم
خیلی انرژی می گیرم
که این زمستان لحظات خوبی برایم خواهد داشت .

رویا های لذت بخشیس
مملو از تصاویر شالگردن ها و دست کش ها و برف بازی ها
خنده ها
زمزمه های دونفره در ترافیک ها
کافی شاپ های گرم
و کشیدن پتو روی سرمان
جینگول بازی ها وجیق و ویق ها و قهقهه های آن زیر .
بوسه های بی پایان و هم آغوشی
و لذت کشداری که میزبان این رخوت زمستانی خواهد بود .

جیمی

Sunday, December 14, 2008

جیمی عادت های ویژه ای دارد
مثلا اینکه قبل از به دندان کشیدن غذا با او صحبت می کند گاهی این مکالمه بیش از نیم ساعت طول می کشد.
سپس به غذا حمله ور می شود و البته در هنگام تناول نیز مرتبا با او حرف می زند و شوخی های رکیک جنسی می کند .
با آنکه 4 ماه بیشتر ندارد از دیوار راست بالا می رود.
با چنان سرعتی می دود که هیچ کس نمی تواند او را تعقیب کند .
هیچ گاه حتی در حالاتی که بسیار عصبانی است پنجه به روی هیچ بنی بشری دراز نمی کند .
او به صحبت کردن با آدم ها علاقه بسیاری دارد و کافی است که بغلش کنی تا جواب تک تک سوالاتت را بدهد .
جیمی یک گربه آزاد است و در واقع در هوش و استعداد سرآمد تمام هم نوعانش است.
او به گردش می رود در خانه همسایه ها می چرخد به کوچه های اطراف می رود و وقتی صدایش می کنی به سرعت سویت می دود و ظرف چند ثانیه سرو کله اش نمایان می شود و وقتی به خانه بر میگردد پشت در پاها و بدن خود را روی موکت پشت تراس تمیز می کند.
بلعکس تمام همقطاران ابله خود که تمام بلاهتشان را پشت یک نگاه مرموز پنهان می کند با چشمهای زرد رنگش با تو حرف میزند و خواسته هایش را همراه با لحن های بسیار متفاوت بیان میکند و وقتی خواسته اش را اجابت می کنی به سرعت سیگنال مثبت می دهد.
و اگر اجابت نکنی به طرف پاهایت می آید و می گوید پس حدئقل نازم کن.
جیمه یک پشمینه مرد مشکی است که خط سفیدی در امتداد بدنش روی شکمش به صورت کاملا متقارن و زیبا قرار گرفته که همراه با دم پر پشم و خاکستری رنگ خود اصالتش در چشمان همنوعان بی سرو پا و حسود خود فرو می کند.
جیمی نه ضعیف است نه ترسو نه حسود .

او از حمام کردن در public لذت می برد.
به من یا هیچ کس دیگری وابسته نیس .
رابطه ای که او با هر آدم شکل می دهد یک عادت عاطفی پیش پا افتاده نیس .

یک حس درونیس .
فارغ از هر نوع عواطف اضافی
دوست دختر قبلی من رابطه خوبی با جیمی نداش و ازو می ترسید ولی جیمی هیچ وقت حتی به او فکر هم نمی کرد گرچه گاهی شوخیش می گرفت و سر به سرش می گذاشت .
جیمی دیشب را بیرون خوابید در سرما
البته رویش پتو کشیدم و او واکنش خاصی نسبت به پتو نداشت
گاهی دلش می خواهد تنها باشد و از بحث کردن و محیط های پر حرف دوری می کند.
او ردیوهد دوست دارد .
هیچ گاه هنگام پلی شدن ردیوهد حرف نمی زند.
اما ظاهرا با موسیقی متال یا اشخاصی پیش پا افتاده ای مثل محسن چاوشی میانه خوبی ندارد.
اهل پرخاش نیس
به خصوص به آدم ها

و خط بطلانیس بر اعتقاد مضحکی که گربه های پرخاش جو مانند کانا و کالیو ها رابا هوش می پندارد .
او اصول خود را جهت اعتراض مدنی دارد که مبنی بر خرد جمعی جهت همزیستی بهتر است.
هیچ طبیعتی ناخن هاش را کند نمی کند.
و چنگالش همیشه در خدمت لذت بردن از تک تک لحظات زندگیس .
مسلما معاشرت با جیمی یک فرصت بی نظیر فرهنگیس .

قربونش برم .

Jigsaw Falling into Place

Wednesday, December 3, 2008






Jigsaw Falling into Place

Just as you take my hand
Just as you write my number down
Just as the drinks arrive
Just as they play your favourite song
As your bad day disappears
No longer wound up like a spring
Before you've had too much
Come back in focus again

The walls are bending shape
You got a cheshire cat grin
All blurring into one
This place is on a mission

Before the night owl
Before the animal noises
Closed circuit cameras
Before you comatose

Before you run away from me
Before you're lost between the notes
The beat goes round and round
The beat goes round and round

I never really got there
I just pretended that I had
Words are blunt instruments
Words are sawn off shotguns

Come on and let it out
Come on and let it out
Come on and let it out
Come on and let it out

Before you run away from me
Before your lost between the notes
Just as you take the mic
Just as you dance, dance, dance

A Jigsaw falling into place
So there is nothing to explain
You eye each other as you pass
She looks back and you look back
Not just once
and not just twice
Wish away your nightmare
Wish away the nightmare
You got the light you can feel it on your back
[A light,] you can feel it on your back
Your jigsaw falling into place

JO0ON

Tuesday, December 2, 2008

لذت بردن از زندگی
یک هنر است .
یک استعداد ستودنی

مهم نیس که احمق ها و کوتوله های مو قرمز چطور فکر می کنند