Sunday, October 7, 2007

خدایا تکلیف این دختر مادر مرده که عمه اش را
به این شکل فجیع کشته روشن بگردان

الهی امین

بار الها خانوم روان شناس ممه های درشتی دارد ،
سایه اش را بر صورت ما مستدام بدار

الهی امین

خداوندا قرص هایت را فراموش نکن

الهی امین

به موقع بخور

الهی امین

بچه بازی در نیار

الهی امین

بسیاری از مومنین مخلصین کسخولین گرفتار گشنگی هستند ،
خیلی از سیگاری ها التماس دعا دارند
این سفره ی خیر و برکتت رو جمع کن

الهی امین

نخواستیم

الهی امین

مریض ها بدهکار ها عقده ای ها
خز و خیل ها زیاد شده اند
این ها رو از سطح شهر جمع آوری کن

الهی امین

خدایا شلوار جین اهدایی از مادر طوله هایم را
تنگ مگردان

الهی امین

و السلام علی من اقرا فاتحته علی ماتحتُه
خب
حالا که من باید در یک لانگ شات
کنار سیم های برق چیده شده در امتداد افق باشم

و غروب سایه ام را طولانی و طولانی تر کند ،
بگو ببینم اینجا پیش تو چه می کنم .

###

سنس : کرکس کله اش بین پر های بال سمت راستش مخفی شده ،
چیزی را می خاراند ؟
بروید به ان پیرمرد تریاکی
ببخشید اهل معنا و معرفت بگویید

شما فعلا ایمانتان را آویزان کنید روی رخت
تا قاطی شرت و سوتین اهل بیت خشک شود .
بعد برای در و دیوار حرف از توبه بازگشت بزنید

چون آدم با دهان پر نمی تواند فحش بدهد
سفره تان را خالی می کنم حاج آقا
نبض شهر
به گمانم باید
جایی بین پاهای فاحشگان
باشد
.


(امیدوارم کلمه نبض دارای غلط املایی نباشد)