انتهای شب

Tuesday, January 17, 2006

پدر اولین و آخرین بت تاریخ بوده و خواهد بود .
پدر یعنی پرستش .
سخاوت و سیاست .

هیچ چیز دردناک تر از فروپاشی حکومتش نیست .
هیچ چیز تلخ تر از دردل هایش نیست.

هیچ چیز مسموتر از تردیدهایش نیس در آستانه زوال.

هیچ چیز باور پذیر تر اعتراف به ناباوریش از پیر شدن نیس .
تصور روزی که لیوان در دست هایت بلرزد
نه برای یک لحظه ، برای همیشه.

چه داستانی سرد تر از داستان پدر و دست هایش است .
و گرمتر از ناشناخته ترین و عمیق ترین ارتباطی که یک پروردگار با مخلوق خود دارد.
پروردگاری که تا آخرین لحظاتش از زخم تکه ای که از خود بریده خون جاریس .



و در انتهای شب
هیچ چیز لذت بخش تر و گره خورده تر از خیابان گردی های پدر و پسر بزرگش نیس .

3 comments:

chi ? nafahmidam

fek konam behtare hamunjoor mohkam bemire ye pedar

pishnahade ma be shoma khandane ketabist ke nam mibaram:andohi jarf ya shayad dar bazi chap ha be name herman zekr shode bashad.in ketab be ghalame yasmina reza mibashad.ba tashakor az shoma:
ye kore khar ke neshaste in ketabo ta akhar khoonde.