Friday, May 1, 2009

یکی دو ماه پیش بود که
تو جمع بچه ها بودیم ، اس ام اس بازی می کردم و بقیه گیر دادن که کیه ، کی و کجا زدیش و غیره و اینا و از دهن من در رف که با خانومس (یعنی شوهر داره)...
همه رو نمی شناختم زیاد ولی خب دو سه تاشون می دونستن که قبلا هم من یه چند باری با چند خانم متعهل خط و ربط داشتم ،البته هم معدود در دفعات و هم محدود در مدت زمانی
و خب به حق که کتگوری مزخرفیس برای ارتباط از هر نوعش .
سرتون رو درد نیارم یکی اونجا بود که من بار دوم بود میدیدمش و اون می خواس بنده رو بر حذر بداره ازین قسم ارتباطات فوق نامشروع!
داستانی تعریف کرد که فلان پسره رفیقش تو سمنان با یه زن شوهر دار ریخته رو هم و ترتیب زن رو می داده و خلاصه ترتیب دختره زن رو هم که 12 سالش بوده ...خودش چشاش چارتا شده بود و میگفت دخترش رو هم سفت می کرد و دختره داغون شدو ... بعد از گذشت زمانی زندگی پسر جمع شد و داغون شد و...فلان و بهمان و غیره .
که من گفتم نه بابا ما با این بنده خدا فقط اس ام اس بازی می کنیم و دختر باهوش و خوبیه وفوق مکانیک داره و این طورا نیس.

خلاصه ما از داستان عبرت آموز فوق درس عبرت گرفته بودیم تا
دیشب که پیش یکی دیگه بودم داش از به اصطلاح تیریپ خفن کسکلک بازیای خودش و دوستاش حرف میزد و می گفت یکی از رفقاش یه زن شوهردار و میکرده همراه باهاش دختر 12 سالش و(این یکی تو تهران)...

خلاصه اینکه ما موندیم انگشت تحیر به ما تحت که این زنها که دختران دوازده ساله هم آن بورد دارند کجایند که ما نمی بینیم و اینها...
و چرا هیچ وقت از زندگی ما سر درنیاوردند و غیره .

من نمی دونم این داستانها حاصل واقعیته یا خرد جمعی
ولی چیزی که هست تصوری که از زن شوهرداری که با دیگران ارتباط داره معمولا اینه که
یک فاحشه به تمام معناس ، بسیار حشری در حد از فرزند گذشتگی وکلا یک تکه کثافت .
که یکم غیر منصفانس .