Tuesday, July 26, 2005

شاید این طور به نظر بیاد که تموم شدم .
بات ...

:::

از پیرزن ها متنفرم .
دستم بود همشون رو تکه تکه می کردم .
حتی ننه شما دوست عزیز .
حتی سالها بعد خود شما دوست عزیز .

:::

چرا اینجا دوباره؟
چون شما معمولا تو اتاق خواب نمیرینید .


:::

به هر حال حرف برای گفتن زیاد است ؛
ولی از مدیوم این بلاگ ها خارج .
شاید روزی ترمیم کردم این سوراخ را و
صددرصد کارگردان بزرگی خواهم شد .