Thursday, March 31, 2005

چقدر آرامش همون چیزیه که می خوام .
باید تو تاریکی های ذهنم سیگارمو روشن کنم.
اگه اهل قدم زدن باشید ،
می دونین وقتی از زیر چراغ رد میشید سایه تون ازتون سبقت میگیره .
شاید برگردم
باید زیر چراغ وایسم و بر خلاف تمام آموزه های بشری بجای چراغ ، خودم رو خاموش کنم.


ولی دست هم تکون میدم.
این کار رو خوب یادگرفتم.

Wednesday, March 30, 2005

دلم پلنگ صورتي مي خواد .
صورتي نوک ممه اي
...

Tuesday, March 29, 2005





I hate the world today
You're so good to me, I know
But I can't change

I tried to tell you but
You look at me like maybe
I'm an angel underneath
Innocent and sweet

Yesterday I cried,
Must have been relieved
to see the softer side

I can understand why
you are so confused
I don't envy you
I'm a little bit of everything
all rolled into one

I'm a bitch, I'm a lover,
I'm a child, I'm a mother,
I'm a sinner, I'm a saint,
I do not feel ashamed,

I'm your hell, I'm your dream,
I'm nothing in between,
You know you wouldn't want it any other way

So take me as I am
this may mean you'll
have to be a stronger man

rest assured that when
I start to get you nervous
And I'm going to extremes
Tomorrow I will change
and today won't mean a thing

Just when you think
You got me figured out
The seasons already changin'

I think its cool
You do what you do
And don't try to change me

I'm a bitch, I'm a lover,
I'm a child, I'm a mother,
I'm a sinner, I'm a saint,
I do not feel ashamed,

I'm your hell, I'm your dream,
I'm nothing in between, You know you wouldn't want it any other way

I'm a bitch, I'm a lover,
I'm a child, I'm a mother,
I'm a sinner, I'm a saint,
I do not feel ashamed,

I'm your hell, I'm your dream,
I'm nothing in between,
You know you wouldn't want it any other way

I'm a bitch, I'm a tease,
I'm a goddess, on my knees,
When you hurt, when you suffer,
I'm an angel under cover

I'm a nunI'm revived
Can't say I'm not alive
You know I wouldn't want it any other way .
بعضي ها بود و نبودشون مثل ثابت انتگرالگيري ميمونه .
گاها مجبور مي شويم
به دامان رقص ها و خنده هاي هيستيريک پناه ببريم.
و دور هم بگوييم ما در حال خوش حالي هستيم و اينجا مجلس ختم مانيس !
واي که چه خوش گذشت!

پ ن :شخصا دهانم را کج مي کنم و هيچ ايده يا نظري در اين باره ندارم .
ددلاک احمق خفه شو
يه تار موش صد شرف داره به ميمون مقلد و
جنده اي مثل تو !

به هر حال ارزش آدمها نسبيس !

تازه کسي قصد اهانت به اصلاحطلبان پدرپفيوز را ندارد !

امضا: پاي چپ
پدرم امروز رسما اعلام کف کردگي کرد
از عمق بي خيالي من

...........

تکرار مي کنم .

نگران نباش
همه چيز فراموش ميشه !
همه چيز درست ميشه...!

...................

واقعا گاهي آدم اميدوار ميشه

Monday, March 28, 2005

یه سایه این زیر هستا...
بهرحال من مطمئنم
رابطه خاصی وجود داره بین بت پرستی
و مازوخیسم.
بعضی به علت ارزش داتی بالاشون !طول می کشه که بفهمن
بعضی ها هم نفهم میمیرن
که :

آدما دوقسمت دارن
یه قسمتشون داری ارزش ذاتیه و استهلاک وتاریخ انقضا نداره.
یه قسمت دیگه هم تاریخ مصرفشونه که معمولا روی آلت تناسلیشون درج شده

حالا ببین دنبال چی بودی؟
بله واقعیت اینکه سرب های ذیل گویا رفتن تو کون خودم
بعد از ظهر برگشتم خونه
دیدم نامه اخراج از دانشگاه دست ننه بابای محترمه
البته من که تو عوالم دیگه ای ام
ولی خب یه مقدار زیادیش هم نشت کرده به کون ننه بابا.

Sunday, March 27, 2005

این اتحاد و همبستگی مورد نظر جبهه اصلاحات
منو به شدت یاد اتحاد و همستگی تو کارتون همینه می ندازه
.......
.......
دیگه چی؟

هیچی ...میریم کله پاچه خورون .....سرب مذاب تو کونتون
مادرجنده هایی که برای دیدن عکس تشریف میارین اینجا عکسا از این به بعد تو ه
این عکسه هم کلی کسشرجات جایزه برده و اینا
سکینه:اصغر ما به هم میرسیم.
اصغر:آره عزیزم تو مال منی.
سکینه: حالا چی کار کنیم .
اصغر : اطلاع رسانی به شیوه اروتیک .
سکینه: اصغر پس من کی جوابام را می گیرم کی؟

پ ن :سکینه خاتون جوابت تو کونته ،آهان....آروم..آروم...آهان، حالا درش بیار .
سکینه: چرا در نمی آد .
پ ن 2 : والا به خدا مشکل از کون تو ناشی میشه نه کیر من .
اين هم وبلاگ يه مادر قحبه
هی...
دونت بی فینگرتاچ
یواش یواش کمبودهات پر میشه
و حسادت هات هم تموم

می بینی عکس العمل من سادس و اذیت نمی شم.
چون معتاد نشدم .

Saturday, March 26, 2005

الان چيز ساده اي مي خوام.
بودنت اينجا.
اين وبلاگ به فروش ميرسد .
به ثمنا قليلا .
ديده ايد به دنبال پيدا کردن اولين کلمه ياجمله هزار رمان از سرتان مي گذرد.
و سپس در حالي که نه حوصله نوشتن داريد و نه دليلي ،به ساعت نگاه مي کنيد .
پروسه جالب اجتماعي شدن
يا غرق شدن در آغوش گله

Friday, March 25, 2005

عرض شود خدمت جناب آقاي پتيبل ، سگش
کثيف عزيز اين مکان توالت بنده و دقيقتر چاه آن است .
و رنگ و بوي آن به عوامل گوناگون و خوشمزه و يا بد مزه اي بستگي دارد که شمردن آن
ازحوصله خارج است .

اما در اين مورد خاص من خدمتتان عرض کنم
يک : از کساني که بلد هستند حرف بزنند(خوب گاز مي گيرند)و کسشر جات را در قالب بسته بندي هاي فخيم وشکيل به خورد ملت مي دهند عنم مي گيرد .
دو:
از اينکه دختر ها زير آدم بال بال ميزنند و تو کف مي کني که چه جوري اينقدر لذت مي برند و فردا زنگ مي زنند و مي گويند ،تو منو براي لذت شخصي مي خواستي ، گولم زدي ، من درد مي کشيدم که تو لذت مي بردي ، واي من پاک بودم کثيف شدم ، عنم مي گيرد به شدت
سه :
هر مکتب و جنبشي يک مفاهيم و زير بناهايي دارد که خب به تخمم .اما يک نتايجي هم به همراه داشته که حاصل تلاش و کوشش يک عده کسکش بدبخت در چهارچوب هاي مشخص بوده.به خوبي مي دانيد که تا پنجاه شست سال پيش در اروپا هم زنان حق راي دادن نداشتند و يا حقوقي که بابت کار دريافت مي کردند در وضعيت هاي مشابه حداکثر يک سوم مردان بوده ، کما اينکه همين الان هم وضع خيلي عالي ايده آل نيس . حال بهبود اين وضعيت در چند دهه اخير هم مستقيما جز آثار اين جنبش فکري نبوده ولي خب اين هم يکي از عوامل تاثيرگذار بر آن بوده .بهر حال در زمينه مسائل جنسي هم در حيطه سو استفاده هاي جنسي(نه اينکه دوس پسرم منو انگشت کرد و در رف) هم اين جنبش توانسته يک سري گهخوري مثبت داشته باشد اما اين فيلد جديدي که هر که از کون داد شرت خوني اش را الم مي کند و که بله ما زنان را در طول تاريخ کرده اند و ....خب که چي ....نه انتظار داشتيد پستان در باسن مردان مي کرديد...خب طبيعيست ديگر ...خودتان هم که بدتان نمي آيد بر خلاف تمام جنده بازي هايي که در مي آوريد .

چهار :
به نظر من شعر جالبي بود.
جدي مي گم .
من خيلي از اينکه عنم بگيرد بدم نمي آيد ،اتفاقا ميا اينجا...

پ ن:
برو تو عمق فاجعه .