Showing posts with label حکیمانه ها. Show all posts
Showing posts with label حکیمانه ها. Show all posts

بیانیه بنده خطاب به دوستان

Saturday, June 13, 2009

سلام

اعصاب همه به هم ریختس
می دونم .
من امروز خوشحالم ازینکه رای ندادم و همچنین در دوره پیش در هر دو دوره شرکت کردم . اگر به وبلاگ دوپا سری بزنید که البته فیلتره می بینید یه پست مملو از مزخرفات وجود داره که با خداحافظی های معمول بلاگر با بلاگش فرق می کنه و مربوط به آقای احمدی نژاد می شه .
بعد از انتخاب آقای احمدی نژاد من به کلی قاط زدم .
نمی تونستم تو روی کسایی که بجای منش مباحثه در دور اول با اردنگی بردمشون که به هاشمی رای بدن نگاه کنم.
ولی خب
17 میلیون.....

ولی الان خوش حالم که اون دوره رای دادم
و همینطور ازینکه این دوره با اینکه در تک تک شادی ها با موج سبز شما همراه بودم رای ندادم .

الان هم منو تو غمتون شریک بدونین گرچه به اندازه شما ناراحت نیستم .
من مثل اکثر دوستام امروز گریه نکردم اما برای لحظاتی وقتی کلافگی رو تو صورتشون دیدم اشکم دراومد .
وقتی با صدای لرزون بم میگفتن که به من حسودیشون میشه و ایکاش رای نمی دادن
منم داشتم می ترکیدم .

جمعه وقتی که دوس دخترم و دوستش رو ازین شعبه به اون شعبه می بردم
و هیچ جا تو شهرک و پونک تعرفه نبود .
وقتی بارون میومد و مردم و میدیدم توصف ها
هن به ریش استدلالم می خندیدم که اینا میخوان محمود بشه اونم تو دور اول چون سناریویی واسه دور دوم قابل تصور نیس
می گفتم مگه می شه دروغ به بزرگی مثلا 53 درصد آرا رو به خورد ملت داد .
ولی خب ...
قضیه ی اون یارو که میره پیش آخوند محل میگه آدم می تونه مادر خودش رو بکنه ، آخوند می گه نه !
فرداش می آد می گه کردیم . شد .
بالای 60 درصد....


حالا نکات با مزه ای هم هست مثل رفتن پیش مقام جاکش رهبری
فرض کن یکی داره میکنه تو حلقت
بهش نامه بنویسی کمکم کن من دارم کرده میشم .

راستش نمی خواستم چیزی بنویسم
ولی این پست رو دیدم
خیلی دلم سوخت .
کاش می شد همه جمع شیم یه جا همدیگرو بغل کنیم و همدردی کنیم و کمی دور هم بخندیم
دوس ندارم همتون رو سر خورده ببینم

اصلا دوس دارم الان که انتخابات تموم شده بگم
آهای ملت مشکل من احمدی نژاد نیس
خامنه ای هم نیس
ولایت فقیه هم که چیز کسشریه تو اسلام ناب محمدی ! هم نیس .
مشکل من اسلام ناب محمدیه .
مشکل من عوام زدگیه .
مشکل من بی سلیقگیه فرهنگیه .
من مسلمون نیستم .
آدمی هم که به هر ترتیبی تو این روزگار مسلمونه رو تو یه لول دیگه از
جنس همون آدمی میدونم که ناآگاهی باعث میشه دروغ های احمدی نژاد ، اونقدر که هس تو نظرش
بزرگ جلوه نکنه .
قران پژوه محترم خانوم زهرا رهنورد نمیتونه مشکل منو رو با کلام خدا! در سوره نسا حل کنه!
اینکه ایشون روشن فکر ترین زن ایرانیه اگر یک دروغ بزرگ نباشه یه کوته بینیه بسیار بزرگه.
می دونم مجبور بودید
همه استدلال هاتون ناگفته از نظر من پذیرفته س واسه رای دادن
اما یه فکر دیگه بکنیم
من سیاستمدار و انقلاب گر نیستم . واقعا من یک نخبه سیاسی و رهبر نیستم .اما این راهش نیس . وقتی بدنه یک نظام در سال 84 به دروغ بزرگی مثل احمدی نژاد تن میده بفهمید که به هیچ عرفی پایبند نیس که ما از طریق اون بتونیم به یک سری حدئقل ها دست پیدا کنیم .

دوهفته ای و یک ماهه نمی شه چیزی رو عوض کرد .
وقتی من دوستی کنارم دارم که تا سه ماه پیش نماز می خوند و حالا به سلامتی تمامی لذت هایی که می تونه ببره از زندگی با من مشروب می خوره این می تونه تلخی این سیلی رو که دیروز تو صورت دوست هام زده شد کم بکنه .
من یک سال با این رفیقم جنگ اعصاب داشتم و هنوزم سر کلی چیز جنگ و جدل داریم
یک سال واسه یه نفر
که دور پیش به احمدی نژاد رای داده.
الان هم هردومون ناراحتیم ولی راضی هستیم ازینکه رای ندادیم.
نه بخاطر اینکه رای ندادن کار بزرگیه
نه بخاطر اینکه رای داده ها بازی خوردن
نه بخاطر اینکه اگه 80 درصد در انتخابات شرکت نکنن نظام مشروعیتش رو از دس میده و چی میشه.
صرفا برای اینکه مطمئن هستیم این سیستم مشکل داره و هیچ چرخ دنده ای نمی تونه اونو عوض کنه یا بهتر کنه.
حدقل تو این چهار سال در کاپوتش پلمب شد .
و هیچ مکانیکی نمی تونه تعمیرش کنه .

دوستان روزای تلخ تری هم در انتظارمون خواهد بود
مثل ولایت آیت الله مصباح یزدی
خفقان ممکنه خفمون کنه .
خیلیهامون مسلما میریم به زودی ازینجا و قدم زدن زیر درختای خیابون ولیعصر و نصف شبگردی هامون تو بزرگراه قشنگ مدرس و باد خنکش تو تابستون میشه یه نوستل خیلی دور.

قبول کردن بودن در اقلیت سخته .
بودن حتی در کنار شما که به یه چیزایی از دین اعتقاد دارین واسه من اونقدر آسون نبوده .
ولی بش عادت کردم .
ملیت خیلی وقته در من مرده
و تنفر از ایرانی بودن بی هیچ تعارف و حرف اضافه ای سال هاس که دست به گریبانمه .
قبول اینکه فعلا چاره نیس واسه بهتر شدن اوضاع
و کاری از دستمون بر نمی آد خیلی غیر طبیعی بنظر میرسه و با تمام آموزه های هالیوود و مجله موفقیت و غیره در تضاده.
قبول این واقعیت که ما مثل سلول های بدن آدمی میمونیم
که ایدز داره
وهنوز درمانی واسه بیماریش کشف نشده
سخته ولی حقیقته
کشور ما الان با یه سرماخوردگی ساده می میره
اگه مک کین رییس جمهور آمریکا بود شاید تو این شرایط با یه جنگ نه خیلی طولانی ایران می ترکید و سالهای سال عقب می افتادیم و بگا می رفتیم .
این انتخابات صرفا شبیه یه نتیجه آزمایش بود
که اتفاقا خیلی چیزا رو بهمون فهموند ،ازش نباید دلخور باشیم

نپاشید .
شاید هر نفر یه رفیق خصوصی یک ساله واسه تغییر لازم داشته باشه
سال ها طول میکشه تا ما مردم این مملکت که خودمون هم جزئشونیم تغییر کنیم.
رسالت اصلیمون که لذت بردن از زندگی فراموش نکنیم و بدونیم اگه موسوی هم میشد فرق میکرد اوضاع ولی خیلی کم
قانع نباشیم
بزرگ بودن دروغ ها ما رو تحت تاثیر قرار نده
فکر نکنیم چون 20 میلیون و خورده ای رای گفته شده
لابد 10 میلیون بوده
شایدم بوده ولی یه دروغ صرفا یه دروغه نه بیشتر.
به موهومات تکیه نکنیم
از دایی جان ناپلئون بازی دست برداریم .
الان وقت پخش کردن 90 سیاسیه بین طرفدارای احمدی نژاد و گه گیجه گرفته هاس
نه شب انتخابات بین طرفدارای موسوی .

هرچقدر که می خوایم آنارشیگری بکنیم ولی مواظب باشیم کتک نخوریم و دستگیر نشیم بی دلیل...
نمی ارزه که بی برنامه بگا بریم.


چه طولانی
اوه آخرش شبیه وصیت امام متقیان شد...
میمونه دیگه
بیشتر واسه خودم نوشتم
یادم افتاد حبیب به من گفته بود حدئقل جای من برو رای بده به کروبی
کاش میدادم
چی می شد مگه...والا... یادم رفت نه هزار و خورده ای جان .
تیک کیر کنید...
در ضمن این پست پست آخر این بلاگ نیس مثل چار سال پیش.

قارچ

Friday, May 1, 2009

قارچ فواید بسیار زیادی دارد
برای آشنایی با فواید متعدد آن می توانید در سایت گوگل
فواید قارچ راسرچ کنید .

اما بحث امروز ما در مورد فواید آن نیس
درباره قارج های روان گرذان یا پوستی هم نیس

در باره نوع خاصی از طبخ قارچ حوراکیس که مدعی هستم بندع مبدع آن بودم .
در این باره هم بحثی نداریم . چنانچه یک بار در یک مهمانی خانوادگی
شخصی منکر این قضیه شد و گفت من از وقتی بچه بودم این کاررا می کردم
و من تا آخر مهمانی خرخره اش را جویدم.

مصرف اصلی این نوع قارچ به هنگام جوجه یا بال کباب کردن ، به عنوان مزه کنار مشروبات الکلیس.
به این ترتیب که سیخ های باریک تهیه می کنید. ازینا که جیگرکی ها دارن.
قارچ های بزرگی نیز قبلا خریداری کرده اید. هر قارچ را به دوقسمت تقسیم می کنید .
قسمت چتر
و قسمت استوانه ای .
دقت کنید قارچ خام بسیار ترد است
و با سیخ هی بزرگ و غیر باریک می شکند.
به قول قدیمی هادر باره چیزی تو این مایه ها سیخ بزرگ رو "برنمی داره"
در میان قسمت استوانه ای قارچ سوراخ باریکیس که باید با یک نوع وسواس فرویدی سیخ را از آن بگذرانید .
در مورد قسمت چتری هم خلاقیت به خرج دادن لازم جهت نترکاندن قارچ به خصوص در حال سرمستی و کس دستی به خواننده واگذار می شود .
خلاصه سیخ که زدید می گذارید روی ذغال تا کباب شود .

همینطور که آب آن در حال تبخیر شدن است آن را بلند کرده و بو کنید؟
اگر گفتید بوی چه میدهد ؟
اگر حافظه بویایی قوی نیز تجربه تلخی از دندانپزشکی داشته باشید می بینید همان بویی را می دهد که از دندان های شما متصاعد می شود وقتی آقای دکتر با آن درل های چند سرش به جانشان افتاده.

دوباره سیخ را برگردانید تا مغزپز شود.یک پیک به سلامتی من بزنید (نوش!) و قارج را با نمک استعمال کنید .(بدون سیخ)

در ضمن در کنار آن کباب سوسیس آلمانی هم می چسبد . مخصوصا که رویش را قاچ زده باشید و به روغن زیتون آغشته شده باشد.

در صورت نبود سیخ مذکور از چنگال هم می توانید استفاده کنید تک تک قطعات قرچ ها را آرام کباب کنید که باز هم لذت بخش است .
اصولا در هنگام مستی علاوه بر خنده و مزخرف گویی و ورجه وورجه و سوزاندن الکل
انجام یک کار با وسواس و دقت هم لذت بخش است.
کسانی که تجربه بهره جویی از انواع دیگر قارچ های دارویی و مواد دارویی دیگر
بالاخص شیشه و یا ریتالین را دارند دقیقا مستحضر هستند که چه می گویم.

Monday, December 27, 2004

مطمئنا قطع کردن خطوط

راهش نيس

گرچه راه حل خوبيه.

Thursday, December 16, 2004

یه مقدار زرزر کنم خدمت دوستان عزیز:

بهتره خیلی طول نکشه که بفهمی دنیای زیر برف بالاخره خسته کننده س.

یه سال -2سال- 10سال-....

خاک برسر کبک بدبختی که تمام عمر...

اول و آخر باید بفهمی که خطوط منحنی آدم ها رو

نمی شه با خط کش های صاف و صوف دوران دبستان ...

دوم اینکه از روی حرف آدم ها یا نوشته هاشون نمی شه درست شناختشون.حدئقل اینکه

چیز هایی که آدم ها پنهان می کنن راهنماهای بهتری هستن تا چیز هایی که بروز می دن.

سوم اینکه فقط یه حرف کلی در مورد این دنیا و آدماش صادقه :

اونم اینکه تمام احکام کلی کسشر ومزخرف هستن

هیچ گونه تناظر یک به یک در مجموعه های انسانی وجود نداره

پس جای اینکه آدم ها را باهم مقایسه کنی با خودشون مقایسه کن .

اصلا مقایسه نکن.مقایسه کردن آدما حقیقتا یعنی جنده کردنشون.

من خودم به شخصه آدم ها رو به سه دسته تقسیم کردم:

آدم هایی که با هاشون حال می کنم یا نمی کنم یا فرقی برام نمی کنن.

که البته اصل خوش ترتیبی هم دارن و گاهی بهم می خوره .....

خیلی هم نباید این جور مسائل رو تو آزمایشگاه حل کرد.

خود به خودش بهتره

آخر اینکه بدونی اونچیزی که ممکنه تو رو قانع کنه

استدلال های منطقی و پایه ای همراه با دلایل بی چون و چرا نیس.

بازم یه چیزی از جنس حس حال کردن یا نکردنه

به همین خاطر که...

اوه چقدر مزخرف بافتم.

بیخیال دیگه

...همین

فقط خیلی خوبه آدم یاد بگیره سکوت بشنوه و با سکوت حرف بزنه....

البته این زر زر هایی که ارائه شد نشون داد که احتمالا بنده خودم هنوز...









Friday, November 19, 2004

هرجا ميرويد چيزي به جا بگذاريد.